متن کامل نطق پیش از دستور فاطمه اشدری رییس کمیسیون بانوان و امور خانواده شورای اسلامی شهرقزوین
بسم اله الرحمن الرحیم
روز 13 آذر ماه مصادف با روزجهانی معلولین است و هدف از تعیین این روز ارتقاء رشد اذهان عمومی درباره مسائل مربوط به معلولیتهای مختلف؛ و افزایش آگاهی هایی بوده است که میبایست از مساله پیوستن افراد معلول در تمامی جنبههای سیاسی؛ اجتماعی؛ اقتصادی و فرهنگی زندگی منتج شود. سوم دسامبر روز معلولین است، یا بهتر بگویم روز افرادی است که هر روز فعل ما می توانیم را معنا می کنند. روز افرادی است که توانسته اند استعدادهای خلاّق هنری و فکری خود را رشد دهند. سالهاست که همگی به توانمندی این گروه از جامعه ایمان آورده ایم و بارها شاهد ثبت موفقیت هایشان در عرصه های گوناگون بوده ایم و حالا می دانیم که دنیای آنها زیبایی هایی دارد که شاید افراد دیگر فرصت تجربه اش را نداشته اند. به یاد داشته باشیم آنچه توانایی معلولین عزیز را می سازد، اراده است و اراده اگر بخواهد جاری شود، هیچ بهانه ای را نمی شناسد. درست است که معلویت سختی های خود را دارد اما محدودیت به حساب نمی آید چراکه محدودیت اصلی در جسم یک انسان نیست بلکه در روح و باور اوست. باشد که تمامی مسئولین و مدیران مسئول در جهت ساماندهی و توجه و اقدام به زیر ساخت های مهم شهری در امور معلولین و آسیب دیدگان و تسهیل در امور این عزیز و تحقق عدالت برای عزیزان بطور جدی و عملیاتی اهتمام ورزیم . این روز مهم تقویم را خدمت تک تک معلولین عزیز کشورم ایران، بالاخص توانمندان بلند همت شهرم قزوین تبریک و تهنیت عرض می کنم. اشدری رییس کمیسیون بانوان شورا دربخش دوم نطق خود به مشکلات ناحیه شهری چوبیندر پرداخت زخم های ناسور چوبیندر!! بر مردم فهیم ، خردمند ، صبور و ایثار گر شهرک چوبیندرکه دارای قدمت فرهنگی و تاریخی است و نام آوران و فرهیختگانی اسطوره ای چون سید کریم مومنی و سرداران و فرماندهان شهدای انقلاب اسلامی ، شهدای مدافع حرم ، شهدای امنیت و مرزبانان عزیز را در خود جای داده است سلام و درود می فرستم . ظرفیت ها و فرصت های بالقوه شهرک چوبیندر در جوار قزوین با مردمانی شریف و مومن و انقلابی سال هاست زیر سایه زندان مرکزی استان مغفول مانده است. سال هاست نواحی منفصل شهری فقط به سوژه ای برای شعارهای انتخاباتی تبدیل گشته و با پایان انتخابات درب این شهر همچنان بر پاشنه سابق خود می چرخد. به راستی که نگاه ابزاری به مردم مومن این شهرک و وعده هایی که سالیان است خاک می خورد و محقق نشده رنگ می بازد،شایسته مدیرانی در تراز انقلاب اسلامی نیست. واقعیت عیان این است که شهرک چوبیندر سالیان است با مشکلات متعدد شهری، دست به گریبان است.این ناحیه که به دلیل قرارگیری زندان مرکزی قزوین شناخته میشود، از کمبود خدمات رفاهی و زیرساختی رنج میبرد. مشکلاتی همچون فرسودگی لولههای آب، ضعف در خدمات عمومی، نبود امکانات تفریحی مناسب، و ناکارآمدی زیرساختهای حملونقل از دغدغههای اصلی ساکنان آن است. علاوه بر موارد فوق مسائل متعدد اجتماعی همچون اعتیاد و فعالیت خردهفروشان مواد مخدر نیز بر مشکلات این منطقه افزوده است ،از سوی دیگر سکونت اتباع خارجی که بسیاری از آنان بر اساس مستندات موجود فاقد مجوزات لازم اقامت هستند موجب افزایش تنوع جمعیتی شده و آسیب های متعدد اجتماعی و فرهنگی را به وجود آورده است. این تغییرات اجتماعی بدون ایجاد زیرساختهای لازم، مشکلات جدیدی از جمله افزایش جرایم خفیف را به همراه داشته است که سرریز شدن آن به مرکز استان اتفاقی دور از انتظار نیست. سوالی که اینجا مطرح است و تک تک مسوولان مربوطه از قوه قضاییه تا وزارت کشور و مدیریت شهری باید پاسخگو باشند این است که چه اقدام عاجلی برای درمان زخم کهنه بر جامانده از زندان و حواشی آن در قلب این شهرک انجام داده ایم؟ گناه دختر و پسر جوان ساکن این شهرک چیست و تا چه زمانی باید با حواشی سکونت در این شهرک دست و پنجه نرم کنند؟ حالا که بودجه انتقال زندان مرکزی از این شهرک و مسائل مترتب به آن در افقی کوتاه امکان پذیر نیست،آقایان پاسخ دهند مسائل حاکم را چگونه باید مدیریت کرد؟ چه امتیاز ویژه و یا بودجه مضاعفی به جبران مسائل حاکم بر این شهر در نظر گرفته شده است؟ آیا نگاه استان ،ویژه مدیریت شهری به چوبیندر باید همانگونه باشد که به یک شهرک با پتانسیل های ویژه گردشگری است؟ آیا تنها مرکز فرهنگی چوبیندر با امکانات اندک پاسخگوی نیاز جوانان و مردم این شهر برای جبران خلاء های موجود می باشد؟آیا توسعه پایدار شهر بی توجه به توسعه عدالت محور شدنی هست؟
چگونه باید مشکلات عدیده این شهرک همچون اعتیاد، فقدان امکانات لازم تفریحی و ورزشی و تاثیرات منفی زندان و آمد و شدهای روزانه آن بر روحیه و سلامتروان مردم مرتفع گردد؟ بهبود شرایط فوق الذکر نیازمند توجه ویژه و بیش از پیش مسوولان استان و تخصیص منابع کافی برای پروژه های توسعه ای در این منطقه است تا ساکنان از حقوق برابر با دیگر مناطق برخوردار باشند. همچنین برخی نگرانی های جدی اجتماعی مانند ساماندهی اتباع خارجی و رفع احتمال مسائل امنیتی وجود دارد که می طلبد این مساله در اسرع وقت تعیین تکلیف گردد. بی تعارف باید عرض شود وجود زندان در مرکز شهر تأثیرات فرهنگی و اجتماعی متعددی همچون کاهش حس امنیت عمومی برجا گذاشته که این موضوع میتواند به کاهش کیفیت زندگی و افزایش استرس در میان مردم منجر شود. از زاویه دیگر نام یک منطقه که با وجود یک زندان همراه است، ممکن است به برچسبهای منفی اجتماعی منجر شود. این امر میتواند تأثیر منفی بر شهرت و جذابیت محله برای ساکنان و سرمایهگذاران داشته باشد. علی ایحال ضمن برنامه ریزی کوتاه مدت و ضرب الاجل برای حل مسائل مطروحه به نظر می رسد می بایست عزم جدی با برنامه ریزی مدون جهت انتقال زندانها به خارج از شهر صورت گیرد. توسعه برنامههای فرهنگی و اجتماعی برای کاهش اثرات منفی و ارتقای زیرساختها و خدمات در مناطق نزدیک به زندان نیز باید با حساسیت بیشتری نسبت به گذشته صورت پذیرد تا شاید با این اقدامات بتوان اثرات منفی زندانها را بر بافت اجتماعی و فرهنگی محلات تا حدی کاهش داد. بنده در جایگاه وکیل مردم در پارلمان شهری و بنا بر آیین امانتداری و صیانت از رای و اعتمادی که در ادوار مختلف از مردم شریف این کهن شهر گرفته ام تمام تلاشم را خواهم کرد پیگیر آنچه حق و شایسته مردم است تا ثانیه آخر خدمتم باشم. در این مسیر همچون همیشه با توکل به پرودگار شفاف و باصدای بلند به بیان مسائل و مشکلات پیدا و پنهان شهر و مدیریت شهری خواهم پرداخت و در مسیر تحقق مطالبات مردم شریف این دیار از پا نخواهم نشست.
پایان پیام/